میم متفاوت!!!

✨بسم الله النور✨

میم همکلاس من بود،ردیف جلو‌ می نشست و جزء بچه مثبت های کلاس ما بود.
میم را کمابیش می شناختم ولی با دوستانش صمیمی تر بودم.
همه چیز عادی و معمولی بود تا اینکه یک اتفاق افتاد،

 

امتحان listening زبان انگلیسی داشتیم،یک فایل صوتی که از زنگ اول تا آخر بین این کلاس و آن کلاس پخش می شد،و امدادگران غیبی جواب سؤالات را از کلاسی به کلاس دیگر منتقل می کردند ؛)

آن زنگ،نوبت امتحان ما بود،کلاس ولوله بود،امدادگران غیبی و غیر غیبی در کلاس ما رفت وآمد می کردند و جواب سؤالات دهان به دهان می چرخید.
بعضی میخواستند جواب تمام سؤالات را بگیرند و بعضی هم به جواب های جسته و گریخته راضی بودند.

خلاصه طمع هر کس در دریافت سؤالات آماده و «هلو بپر تو گلو» فرق داشت.
میان همه این هیاهوها حواسم به حرف دوستم جلب شد که گفت:«میم رفت تا جواب ها را نشنود.»دور و بر را نگاه کردم،دیدم داخل کلاس نیست.

ناگهان تمام حواسم معطوف میم شد،اویی که الان در کلاس حضور نداشت،
گوشه ای برای خودش خلاف جهت آب شنا می کرد،خلاف جهت همه آدم های راحت طلب،همه آدم هایی که منتظر لقمه جویده شده بودند برای بلعیدن،
کار میم مرا شرمنده کرد،
روی صندلی ام نشستم،دیگر هیاهوی کلاس را نمی شنیدم،و فقط هیاهوی کار عجیب و غریب میم ذهنم را پر کرده بود.

میم چه قدر توجیه خوب و گل درشت برای تقلب کردن و همرنگ جماعت شدن داشت!!!
چه قدر بهانه برایش مهیا بود تا خودش را راحت کند و با موج کلاس همراه شود!!!

چه قدر توجیه،چه قدر بهانه،که مقابل همه شان نه گفت.
_همه تقلب می کنند،من هم مثل بقیه.
_همه ما راضی هستیم،بچه ها کی ناراضیست؟
_این که حق الناس نمی شود؟همه مان با همیم.

میم،

میم،

میم متفاوت،
مرا با الگوی جدیدی آشنا کرد،

الگوی آدم های مبارز،آدم های متفاوت...

کسانی که تسلیم همرنگ جماعت شدن نمی شوند،

متفاوت در مدرسه زیاد دیدم،اما هیچ کدام میم نمی شود.

شاخ های مدرسه،دخترانی با موهای پسرانه و ساعت های گنده و پروفایل های سیاه و‌تیره همه و همه تفاوت بود،اما نه آن تفاوتی که متمایز کند.نه آن تفاوتی که آدم را غرق فکر کند،درگیر کند و به چالش بکشاند.

وقتی که به میم با تمام خاطراتش نگاه می کنم،می بینم میم اصلا شبیه یک آدم افراطیِ از همه دور افتاده نبود،میان جمع بود،
البته  دوستان صمیمی اش گزیده و انتخاب شده بود و دوستی چند ساله شان برای همه معلوم بود.
درس خوان و پر تلاش بود و بیشتر از همه بچه های مثلا درس خوان، معلم ها را به چالش می کشید،چون دنبال یادگیری بود،نه فقط رتبه عالیِ فلان آزمون و فلان روش تستی و این چیزها.

میم!
میم متفاوت کلاس ما!
هر کجا هستی در راه درست،مستقیم و منتهی به خدا باشی،
هر کجا هستی در مسیر تمام آرزوها و آرمان های بلندت باشی.

 

راستی شما چند نفر «میم متفاوت» در زندگی تان داشتید یا دارید؟؟